آرمانآرمان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

آرمان طلا

آرمان طلا پنج ساله شد

هدیه ات تمامی ستاره های آسمان ، تمامی گلهای روی زمین، آواز هرچه پرنده ی خوش صداست، تمامی قلبم، سراپای جان و تنم، کاش بپذیری عشقم را، قلبم را و روحم را. امروز روز  تولد توست ....، ثانیه ها  را تک تک ....، به عشق تو می شمارم. تا لحظه ی موعود برسد و در گوشت زمزمه کنم تولدت مبارک نفسم   پسرم درست پنج سال پیش در همین لحظه چشمای قشنگت رو به دنیا باز کردی و همه ی زندگی من شدی. برای هزار هزار بار خدا رو به خاطر وجودت شاکرم و امیدوارم زندگی همیشه به کامت باشه و شاد و سلامت باشی. البته من و بابایی برات یه سورپرایز داریم و برات یه کیک بتم...
27 خرداد 1396

جشن تولد پنج سالگی آرمان طلا

پسر گلم امسال هم جشن تولدت و  به خاطر اومدن ماه رمضون با تم مینیون 24 روز زودتر گرفتیم. جشن تولدت مثل هر سال توی شمس العماره بود ولی امسال نسبت به سال های دیگه خیلی بهتر و قشنگ تر بود. شب قبل از تولدت من و تو بابایی رفتیم و سالن تولدت و آمده کردیم . فدات بشم که امسال خودت هم واسه جشنت کمک می کردی. روز تولدت هم من و بابایی زودتر اومدیم و بقیه ی کارا رو انجام دادیم . خداروشکر که امسال هم تونستیم برات جشن بگیریم و شما هم خیلی راضی بودی و بهت خوش گذشته بود. انشالله جشن تولد 120 سالگیت و بگیری عزیزم .     ...
4 خرداد 1396
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرمان طلا می باشد